سفارش تبلیغ
صبا ویژن


صدای سخن عشق

قایقی شکسته ام

قایقی شکسته ام

به یاد آور مرا

در میان صخره های غم تنهایی

در میان سکوت مرغابیان

تن فرسوده ام در انتظار توست

بادبانهای این قایق شکسته را

به حرکت درآور

یاد کن از من

بادبان هایم

تنها امیدم برای زندگیست

        

 آینه

پرسید که چرا دیر کرده است ؟   نکند دل دیگری اورا اسیر کرده است ؟  

خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تاخیر کرده است گفتم امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است...

خندید به سادگیم آینه و گفت احساس پاک تورا زنجیر کرده است!  گفتم ار عشق من چنین سخن مگوی گفت : خوابی سالها دیر کرده است...

در ایینه به خود نگاه میکنم آه عشق او عجیب مرا پیر کرده است راست گفت آیینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است


نوشته شده در چهارشنبه 88/7/15| ساعت 9:0 صبح| توسط راحله| همدل ( ) |